davod12

 
registro: 11/05/2011
زندگی عشقی پر مخاطره است، گاه باید قمارش کرد........
Pontos117mais
Próximo nível: 
Pontos necessários: 83
Último jogo

خانه ای با پنجره های طلایی

خانه ای با پنجره های طلایی>>>>

پسر کوچکی در مزرعه ای دور دست زندگی می کرد هر روز صبح قبل از طلوع خورشید از خواب برمی خواست وتا شب به کارهای سخت روزانه مشغول بود

هم زمان با طلوع خورشید از نردها بالا می رفت تا کمی استراحت کند در دور دست ها خانه ای با پنجرهایی طلایی همواره نظرش را جلب می کرد و با خود فکر می کرد چقدر زندگی در آن خانه با آن وسایل شیک و مدرنی که باید داشته باشد لذت بخش و عالی خواهد بود . با خود می گفت : " اگر آنها قادرند پنجره های خود را از طلا بسازند پس سایر اسباب خانه حتما بسیار عالی خواهد بود . بالاخره یک روز به آنجا می روم و از نزدیک آن را می بینم ".....

یک روز پدر به پسرش گفت به جای او کارها را انجام می دهد و او می تواند در خانه بماند . پسر هم که فرصت را مناسب دید غذایی برداشت و به طرف آن خانه و پنجره های طلایی رهسپار شد .
راه بسیار طولانی تر از آن بود که تصورش را می کرد . بعد از ظهر بود که به آن جا رسید و با نزدیک شدن به خانه متوجه شد که از پنجره های طلایی خبری نیست و در عوض خانه ای رنگ و رو رفته و با نرده های شکسته دید . به سمت در قدیمی رفت و آن را به صدا در آورد . پسر بچه ای هم سن خودش در را گشود . سوال کرد که آیا او خانه پنجره طلایی را دیده است یا خیر ؟

پسرک پاسخ مثبت داد و او را به سمت ایوان برد .

 

در حالی که آنجا می نشستند نگاهی به عقب انداختند و در انتهای همان مسیری که طی کرده بود و هم زمان با

غروب آفتاب , خانه خودشان را دید که با پنجره های طلایی می درخشید.

 

هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخ‌من)


پسربچه ۸ ساله ای که تغییر جنسیت داد و دختر شد!!!!

Exclamation پسربچه ۸ ساله ای که تغییر جنسیت داد و دختر شد!!!
- مجبورند در سایه زندگی کنند، با آنها مثل مجرمین رفتار می کنند.
- اما این کودک آزادانه ابراز می کند که دوست نداشته پسر باشد. به گزارش آپام،به نوشته دیلی میل : «دنان» که با جنسیت مذکر متولد شده است حالا می تواند مثل دخترها لباس بپوشد و موهایش را بلند کند، او می گوید هنوز هم در مدرسه بچه ها اذیتش می کنند و یادش می اندازند که پسر بوده است.
این دختر هشت ساله ی تغییر جنسیت داده، سوژه ی جدید برنامه های تغییر جنسیت کودکان است.


روز چهارشنبه این دختر در برنامه ی ویژه ی «کودکان و نوجوانانی که فیزیک بدنی شان مخالف جنسیت حقیقی آنهاست» روی صحنه رفت و در شبکه ی سی ان ان با آندرسون کوپر مصاحبه کرد.
«همکلاسی هایم می گفتند که من یک پسر بوده ام و این واقعا غمگینم می کرد»


والدین دانان که در این برنامه شرکت کرده بودند به مجری گفتند: «متوجه نشدیم پسر کوچکمان چه مشکلی داشت اما از سن دو سالگی ناگهان شروع به اصرار کرد که یک دختر است نه پسر»



در سن شش سالگی او واقعا از اینکه مجبور بود پسرانه رفتار کند احساس ناراحتی می کرد و حتی سعی کرد خودش را بکشد.
در مدرسه او را اذیت می کردند و حتی معلم ها از وی حمایت نمی کردند آنها معتقد بودند رفتار عجیب او در مدرسه ایجاد اختلال میکند.
پس از آن پزشکان یک دی وی دی در اختیار آنها قرار دادند و از این طریق والدین او متوجه شدند فرزندشان به مشکل نقص جنسیتی مبتلا است و اینکه در همین سنین کودکی امکان تغییر جنسیت برای وی وجود دارد. بدین طریق بود که موافقت نمودند از طریق عمل جراحی فرزندشان زندگی را که خود خواهان آن است به دست بیاورد.
دنان می گوید حالا از زندگی خود خیلی راضی است و به نظر او همه چیز سر جای خود قرار گرفته است.



__________________


رسیدن به موفقیت.....

 

رسیدن به موفقیت



از دفتر روزنامه ای که در آن مشغول به کار بود اخراج شد چرا که رئیسش فکر میکرد تخیل خلاقیت و ایده های خوب ندارد



والت دیزنی: موسس شهر بازی دیزنی لند و شرکت والت دیزنی (آفریننده میکی موس سفید برفی و..) برنده 22 جایزه اسکار




__________________________________________________ ______


پس از جدایی از همسر از دست دادن شغل و مرگ مادرش کتابی نوشت که دوازده بار توسط انتشارات مختلف رد شد



جی کی رولینگ نویسنده سری کتابهای هری پاتر : پردرآمد ترین نویسنده تاریخ و برنده عنوان "تاثیر گذار ترین زن بریتانیا"




__________________________________________________ _____
معلم مدرسه اش به او گفته بود که زیادی احمق است و هیچ چیز یاد نخواهد گرفت



توماس ادیسون دارنده امتیاز 2500 اختراع که مهم ترین آنها لامپ الکتریکی ا
 

------------------------------------------------------------------------------------------------------

توسط کمپانی سازنده موسیقی رد شدند چرا که کمپانی از صدا و موسیقی با گیتار آنها خوشش نیامد



گروه بیتلز: تاثیر گذار ترین گروه موسیقی قرن بیستم با فروش جهانی تا 1 میلیارد نسخه از آثار




__________________________________________________ _____
تا سن چهار سالگی قادر به حرف زدن اطرافیان او را "فردی غیر اجتماعی با رویاهای احمقانه" میشناختند






آلبرت انیشتن نظریه پرداز نسبیت و برنده جایزه نوبل فیزیک

______________________________________________




در کودکی مورد سو استفاده جنسی قرار گرفت و بعد ها شلغش را به عنوان گزارشگر تلویزیون از دست داد چرا که او را مناسب تلویزیون نمیداستند




اپرا وینفری مجری برنامه تلویزیونی اپرا که به مدت 25 سال در 145 کشور مختلف پخش شد
اولین بیلیونر سیاه پوست جهان

__________________________________________________ _____

از تیم بسکتبال دبیرستانش اخراج شد و به قول خودش بارها و پشت سر هم شکست خورد






مایکل جردن بسکتبالیست حرفه ای سابق و معروف با عنوان بهترین بسکتبالیستی که تا به حال بوده است

نگذارید هیچ چیز و هیچ کس جلوی شما را برای رسیدن به موفقیت بگیرد


شعر: من یار مهربانم، اما کمی گرانم!!!!

شعر: من یار مهربانم، اما کمی گرانم!!!!

 

 

من یار مهربانم، اما کمی گرانم
چون جنس باد کرده در دست ناشرانم

درکل به قول ایشان کم سود و پر زیانم
من گرچه اهل ایران این ملک شاعرانم

زیر هزار نسخه باشد شمارگانم
مانند حال زائو در وقت زایمانم

یا لنگ فیلم و زینکم یا گیر این و آنم
گیرم اگر مجوز من یار پند دانم


از این ممیزی ها سرویس شد دهانم!
اغراق اگر نباشد صفر است راندمانم


یک روز رفتم ارشاد با این قد کمانم
گفتم بده مجوز ای راحت روانم


گفتا تو را برادر یک سال می دوانم
در تو عقایدم را با زور می چپانم


گفتم نمی توانی گفتا که می توانم
گفتم کنم شکایت گفتا که بر فلانم!


از حرفهای او سوخت تا مغز استخوانم
من یک کتاب خوبم عشق است ترجمانم


نه عامل خلافم نی در پی مکانم!
محبوب اهل فکرم منفور طالبانم

فعال در مسیر آزادی بیانم
خواننده گر کوزت شد من ژان وال ژآنم!


من وارث پاپیروس از مصر باستانم
هم خبره در سیاست هم اقتصاد دانم


بسیار حرف دارم با آنکه بی زبانم
شاگرد فابریکِ جبار باغچه بانم


درد دلم شنیدی؟ حالا بخر بخوانم
از بسکه شعر گفتم کف کرد این دهانم


))عباس احمدی، لوح((


چنین هست رسم دنیا...!!!!!

چنین هست رسم دنیا...!!!!!

 

می آیند.....
می مانند.....
عادت می دهند......
و می روند.....
و تو خود می مانی.....
و تنهاییت.....
رسم ما نیز چنین شد.....
آمدیم.....
ماندیم.....
عادت کردیم.....
و حال که وقت رفتن است......
می فهمیم که چه تنهاییم......
و رفتنی شدیم......
برگشته ایم تا چند سطر ترانه ی دلتنگی سر دهیم
راه گلومان را بغض می بندد و راه چشم را خیمه ی اشک
تنها می دانیم که وقتی با تو آمدیم ٬ گم نمی شدیم در نگاه مردم
می گفتی گاهی برای بودن باید رفت
پس من می روم ... اما
جا مانده است چیزی جایی که هیچ گاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد
آنان که لحظه هاشان گذشت به سادگی
همانی بودند که باریدند گاهی برای ما
و خاطره های خوش روزها ی با هم بودن را از خاطرشان می شویند
می دانیم که دیر یا زود فراموش می شویم
ما که تمام داراییمان یک گل بود و یک دل
آن ها را هم نثار قلب های مهربانتان کردیم
همه چیز می گذرد
سال ها مثل نسیم ... هفته ها مثل باد ...و روزها همچون طوفان
حرف هامان زیاد است ... وقت ما اندک .... آسمان هم که بارانی است
همه ی کلمات با آنچه میان ما گذشت بیگانه اند
و من هیچ کلمه ای برای بیان صمیمیت دل ها مان را شایسته تر از سکوت نیافته ام
كاش دفتر زندگي ام بدون صفحه اي از نام تو بود
كاش در شهر خاطراتم خانه ات ويران مي شد
و كاش پاسبان چشمانم وقتي كه چشمانت با نگاهي نگاهم را دزديد، در خواب نبود
كاش عطر حضورت را به نبض روح من نمي پاشيدي و من فراموش مي كردم رايحه ي
خوش با من بودنت را
كاش با اسب نگاهت جاده هاي خاكي دلم را نمي تاختي و گرد و غبار رفتنت بر چشمانم آوار نمي شد
و كاش هر گاه به ماه آسمانت مي نگري مرا ميان هر آنچه از من به ياد مي آوري، پيدا كني
افسوس كه نه تو مرا به ياد مي آوري و نه من تو را از ياد مي برم
اگرچه آرزو داشتم كاش هرگز نمي ديدم تو را
.....
!!!!!

__________________