goli_kh

 
registro: 14/02/2011
چه قدر غم انگيز است كه مردم طوری بار می آيند كه به چيزی شگفت انگيز چون زندگی عادت می كنند
Pontos171mais
Próximo nível: 
Pontos necessários: 29
Último jogo
Bingo

Bingo

Bingo
3 anos 49 dias h

بهاریه(روز وصل دوستداران یاد باد...)

یرگه کار مو و تو دِرَه بالا مي‌گيره

ذره ذره دِرَه عشقت تو دلُم جا مي‌گيره

روز اول به خودُم گفتُم اي‌یم مثل بَقي

حالا كم‌كم مي‌بينُم كار دِرَه بالا مي‌گيره 

چن شبه واز مودوزُم چشمامَه تا صبح به چْخت (سقف)

یا به يَک سمت بی‌خودي مات مِمِنَه و راه مي‌گيره

 چن شبَه واز مث چل سال پيش از اي مرغ دلُم

تو زمستون بَهَنه‌ي سبزه و صحرا مي‌گيره

تا سحر جُل مِزنُم خواب به سراغُم نميه

هي دلُم مثل بِچِه، بَهَنه‌ی بي‌جا مي‌گيره

موگومش هرچي كه مرگت چيه؟ كوفتي نمِگه

عوضش نق مِزنه ذكر خدايا مي‌گيره 

پيري و معركه‌گيري كه مِگن حال مويه

دِره کم‌کم ای کتاب صِفحه پينجا مي‌گيره

هر كه عاشق مِشه پنهون مِكِنه مثل اويه

كه سوار شُتُرَ و پوشتِشَه دولا مي‌گيره


سلام 
آخرین پنجشنبه ی سال برای همتون پر شادی و نیکی
بهاریه ی امروز شاید ربطی به بهار نداشته باشه اما...
من همیشه آخرین پنجشنبه ی سال که میشه یاد اونایی که سالای پیش بودن و حالا 
نیستن میفتم...
پدربزرگ گلم که با اینکه خیلی ساله فوت کرده ولی همیشه نزدیک عید جای خالیش 
بیشتر حس میشه بس که شوخ بود و شبای چهارشنبه سوری و شبای عید از همه ما 
شاد تر...
مامان بزرگ مهربونم که من دردونه ش بودم و همیشه یادش برام سبزه...
و همه ی اونایی که دوستشون داشتم و حالا نیستن...
امروز یاد کنیم از اونا که نیستن و عید و بهار امسال و هر سال جاشون خالیه . 
شعر بهاریه ی امروز شعری بود که پدربزرگم دوست داشت و میخوند...
4روز دیگه تا بهار...
لبخندتون به خیر
http://www.youtube.com/watch?v=vzz7IPtmZj4&feature=related

 اینم لینکش باصدای استاد شجریان تو یه مجلس خصوصی

اگه از اونا داشته باشین میتونین بشنوین